جدول جو
جدول جو

معنی تخم کاشتن - جستجوی لغت در جدول جو

تخم کاشتن
(سِ / سُ دَ)
تخمکاری. کاشتن تخم. تخم افشانی. تخم کشتن. زراعت:
هر دم از شاخ زبانم میوۀ تر می رسد
بوستانها رسته زآن تخمم که در دل کاشتی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تخم کاشتن
اگر در زمین خویش تخم همی کاشت، دلیل که زنی خواهد و کارش ساخته شود. اگر زمین کشته خویش ناکشته بیند، دلیل که او را با کسی خصومت افتد. اگر بیند که به جائی مجهول تخم همی کاشت و برآمد، دلیل که غزا کند و غزا بر وی آسان گردد و خیرها کند. اگر بیند در زمین خویش کشت می کرد، دلیل که او را مال و نعمت حاصل شود. اگر بیند جو یا گندم یا درخت در زمین خود می کاشت، دلیل که عز و جاه او زیاده شود، به قدر آن که کشته بود. حضرت دانیال
اگر کسی به خواب بیند که تخم کاشت و باز جمع کرد، دلیل که شرف و بزرگی یابد. اگر دید از آنجا که کاشته بود خورد، دلیلش از این نیکوتر است. اگر بیند از آن چه کشته بود چیزی حاصل نگردید و یا ندانست که چیست و اندک و بسیار آن ندانست، دلیل بر غم و اندوه کند. محمد بن سیرین
تخم کاشتن در خواب بر چهار وجه است. اول: جاه و بزرگی. دوم: فساد. سوم: مال حرام. چهارم: نفع در بازرگانی .
اگر بیند گندم همی کاشت، دلیل که او خیر و نیکوئی رسد. اگر بیند جو همی کاشت، دلیل که او را مال جمع شود. اگر دید کاورس همی کاشت، دلیل بر مال اندک کند. اگر بیند عدس و باقلا و لوبیا و مانند آن همی کشت، دلیل است بر غم و اندوه.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ دَ)
تخم کاشتن. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان سوسن در بخش ایزۀ شهرستان اهواز است که در سی وشش هزارگزی شمال خاوری ایزه قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 160 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ دَ)
تخم گذاری. بیضه نهادن مرغان و دیگر جانوران تخم گذار. رجوع به تخم گذار و تخم گذاری شود
لغت نامه دهخدا